مجله اینترنتی گیمیس

حس بودن پشت شیشه؛ اختلال مسخ شخصیت یا زوال شخصیت چیست؟

کالوم گفت: “شما فکر می کنید من دیوانه ام.” همه چیز شبیه یک رویا است. من می دانم که خواب نمی بینم. “من فکر می کنم من واقعاً اینجا هستم ، اما مطمئن نیستم.” او سپس عمیق آهی کشید و می گوید: “هیچ کس منظور من را نمی فهمد.”

اما چرنیش ، دستیار روانشناسی بالینی در دانشگاه بیرمنگام ، می گوید که این دختر لاغر 18 ساله که در مقابل ما نشسته است ، احساس شکست ، دلسرد و حوصله می کند. چرنیش توضیح می دهد که کالوم که روی صندلی در اتاق درمان نشسته است ، ویژگی های دیسفوریا را دارد: اختلال که از بسیاری جهات گیج کننده است.

علائم اصلی اختلال تجاوز جنسی ، احساس عمیق جدایی و غیرواقعی است که باعث می شود افراد مبتلا به این اختلال گیج و گیج شوند. یکی از مشتریانش فریاد زد: “خیلی عجیب به نظر می رسد.” دیگری گفت: “این مانند نوشیدن چند نوشیدنی است و از واقعیت خارج می شود.”

توضیحات معمول شامل به دام انداختن در یک بالون قفل شده در پشت شیشه یا دیدن جهان از فاصله بسیار زیادی است.

توضیحات معمول شامل به دام انداختن در یک بالون قفل شده در پشت شیشه یا دیدن جهان از فاصله بسیار زیادی است. این افراد نیز احساس بیگانگی می کنند آنها گزارش می دهند؛ به نظر می رسد که افکار و خاطرات آنها و حتی بدن آنها متعلق به شخص دیگری است.

جای تعجب نیست که افراد مبتلا به شخصی سازی ساعت ها فکر می کنند که چه چیزی می تواند این احساسات عجیب را ایجاد کند ، چرا آنها همچنان به تکرار خود ادامه می دهند و چه کاری می توانیم انجام دهیم تا جلوی آنها را بگیریم.

چرنیش می گوید ، با گذشت زمان ، او با افرادی روبرو شده است که حتی به مغز اسکن شده اند تا تومورهایی پیدا کنند که فکر می کنند نیاز به ایجاد مشکل دارند. مردم همچنین توضیح می دهند که آنها پس از تجربه استفاده از حشیش هرگز به واقعیت برنگشته اند.

به طرز عجیبی ، به نظر می رسد این اضطراب مداوم مسئول تداوم اختلال فوق الذکر است. هنگامی که مردم همیشه به احساسات عجیب اختلال خود توجه می کنند ، ناآگاهانه آنها را حتی به کوچکترین احساسات توجه می کنند و از آنها می ترسند ، مراقبت و هوشیاری خود را افزایش می دهند و در نتیجه سطح استرس افزایش می یابد.

بیشتر بخوانید

واقعیت تعجب آور این است که تجربه اختلال در تجاوز جنسی ، به ویژه هنگامی که فرد استرس دارد ، بسیار شایع است. بنابراین چرا آنها معمولاً می گویند که هیچ کس تجربیات آنها را درک نمی کند؟ چرا پیدا کردن کسی که این تجربیات را بفهمد بسیار دشوار است؟

بارزترین پاسخ عدم وجود زبان کافی برای توصیف تجربیات مرتبط با اختلال تجاوز جنسی است. این تجربیات ظریف ، ذهنی و لغزنده است و بیان خود در کلمات دشوار است. تجربیات توصیف شده همچنین جنبه هایی از درک شخصی ما از واقعیت است که ما به ندرت با دیگران صحبت می کنیم. قرنطینهای Covid یکی از معدودی بود که در مورد عجیب زندگی روزمره صحبت شد.

پاسخ پیچیده تر این است که بیشتر متخصصان بهداشت روان به دلیل اختلالات جداکننده آموزش نمی بینند. در نتیجه ، علائم افرادی که از بیماری فوق الذکر رنج می برند ، احتمالاً نادیده گرفته می شوند یا سوء تفسیر می شوند. شاید به همین دلیل در کشوری مانند انگلستان ، به طور متوسط ​​8 تا 12 سال لازم باشد تا به درستی با دیسکسکسی تشخیص داده شود. در این مدت ، این افراد ممکن است درمان ناموفق از افسردگی یا اضطراب دریافت کنند یا علائم آنها به عنوان بخشی از اختلال دیگری که ممکن است رد شود ، رد می شوند.

بیشتر متخصصان بهداشت روان به دلیل اختلالات جداکننده آموزش دیده نیستند

بسیاری از افراد دائماً از یک مرکز به مرکز دیگر هدایت می شوند زیرا درمانگران نمی دانند چگونه به آنها کمک کنند. بسیاری از آنها بدون پشتیبانی مناسب نوشته شده اند. برخی می گویند که دیگر در مورد مشکل خود صحبت نمی کنند. زیرا آنها فهمیدند که این کار هیچ نتیجه ای برای آنها ندارد.

متخصصان بهداشت روان مقصر نیستند زیرا در مورد آن نمی دانند. خوشبختانه ، با افزایش بحث در مورد علائم اختلال جداکننده در رسانه های اجتماعی ، بسیاری از کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که اطلاعات کافی ندارند و به دنبال مشاوره ، آموزش و منابع جدید هستند.

share this recipe:
Facebook
Twitter
Pinterest

Still hungry? Here’s more