خودکشی تکان‌دهنده یسنایِ ۱۲ساله، ایران را داغدار کرد

موفقیت


«اعتماد» از جزییات خودکشی تکان‌دهنده یسنا، نوجوان یاسوجی و یک دختر 16 ساله دیگر گزارش می‌دهد.

این روزنامه نوشته: یک هفته قبل از اینکه به زندگی خود پایان دهد، نامه‌ای نوشت و به یکی از دوستانش داد و گفت: «هر وقت مُردم این نامه را به خانواده‌ام بده.» آن شب به همراه خواهر کوچک‌ترش تازه از تولد برگشته بود که دچار تهوع شدید شد.

خودکشی تکان‌دهنده یسنایِ ۱۲ساله، ایران را داغدار کرد

به عمویش گفت خانه دوستش غذا زیاد خورده و مسموم شده، اما وقتی او را به بیمارستان رساندند، پزشک بیمارستان متوجه شد یسنا با مصرف نوعی قرص خودکشی کرده است… چهارشنبه بیستم دی ماه رسانه‌ها اعلام کردند: «دختری ۱۲ ساله اهل شهرستان یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد به خاطر مشکلات مالی و خانوادگی خود را حلق‌آویز کرد و به زندگی خود پایان داد.» در ادامه هم به این موضوع اشاره کردند که پدر این دختر چند سال پیش قطع نخاع شده و مادر این دختر ۱۲ ساله نیز از همسرش جدا شده است.  «اعتماد» در پیگیری‌های متعدد سعی کرد با اقوام نزدیک یسنا صحبت کند، اما هیچ کدام از اقوام و آشنایان این دختر تمایلی به بازگو کردن حقیقت نداشتند. تا اینکه بالاخره یکی از اقوام خانواده اطلاعاتی را در مورد شب حادثه بازگو می‌کند. صحبت‌های او نشان می‌دهد که خبر تا حدودی در رسانه‌ها درست منتشر شده، اما «انگیزه و نحوه خودکشی» این دختر ۱۲ ساله توسط رسانه‌ها درست منتشر نشده است. یکی از اقوام «یسنا.ش» در خصوص جزییات این اتفاق به «اعتماد» می‌گوید: «اینکه اعلام شد یسنا خود را حلق‌آویز کرده و به خاطر مشکلات مالی این اقدام را انجام داده، صحت ندارد. یسنا با مصرف قرص[…] به زندگی خود پایان داد. او دختر باهوشی بود و از دیدن مشکلاتی که در زندگی داشت، رنج می‌برد. یسنا از جدایی مادر و پدرش خیلی ناراحت بود. دلیل این اقدام هولناک یسنا هم همین بود. چند سال پیش پدر یسنا به علت برق‌گرفتگی قطع نخاع شد و دیگر نتوانست هیچ کاری انجام دهد. چند وقت هم مادر یسنا از همسرش نگهداری کرد، اما بعد خسته شد و نتوانست به زندگی مشترک‌شان ادامه دهد. برای همین از پدر یسنا جدا شد. وقتی از شوهرش جدا شد خیلی تقاضا کرد که حضانت دخترانش را به عهده بگیرد، اما قبول نکردند. یسنا و یکتا هم خیلی دوست داشتند پیش مادرشان زندگی کنند، اما خانواده پدری آنها مخالفت می‌کردند. یسنا و یکتا خانه پدربزرگ‌شان زندگی می‌کردند و عمو و زن عموی آنها چون بچه نداشتند این دو را خیلی دوست داشتند.» 

او از شب حادثه می‌گوید: «آن شب یسنا به همراه یکتا تولد یکی از دوستان‌شان دعوت بودند. یکی، دو ساعت بعد وقتی به خانه برگشتند یسنا گفت که حالت تهوع دارد. بعد هم گفت خانه دوست‌شان، غذا ماهی خورده و مسموم شده است. عموی یسنا او را به بیمارستان رساند. یسنا داخل بیمارستان به عمویش گفت که به غذا ربطی نداشته و قرص خورده تا به زندگی‌اش پایان دهد و چون قرص[…] خورده بود، پزشکان هم نتوانستند برای درمان او کاری انجام دهند. هفته قبل از این اتفاق یسنا نامه‌ای نوشته و به یکی از دوستانش داده و گفته بود هر وقت مُردم این نامه را به خانواده‌ام بده. نامه‌ای که از او در فضای مجازی منتشر شده همان نامه است که دست یکی از دوستانش بوده.» 

داخل نامه با همان دستخط کودکانه نوشته شده است: «زن عمو جان دلتنگت می‌شوم. از زندگی سیر شدم. یکتا، گوشیم برای تو یادگاری. زن عمو مواظب یکتا باش. یکتا را به تو می‌سپارم. خداحافظ.»….

برخی دیگر از رسانه‌ها نیز در کنار خبر خودکشی یسنا به خودکشی بیش از 7 مورد نوجوان زیر 18 سال از ابتدای دی‌ماه جاری تاکنون اشاره کرده‌اند که «اعتماد» در همین راستا نیز به خبر خودکشی دختر 16 ساله دیگری که اهل شهرستان محلات واقع در استان مرکزی است، می‌پردازد.

16 دی ماه جاری، حدود ساعت 5 عصر «هانیه.ب»؛ در یکی از اتاق‌های خانه‌شان خود را با طناب حلق‌آویز می‌کند. یکی از آشنایان این دختر به «اعتماد» می‌گوید: «آن روز مادر هانیه سرکار بود و خانه نبود. پدر او هم که اعتیاد دارد و اکثرا خانه نیست. ساعت حدودا 5 عصر وقتی خواهر هانیه به سمت اتاق می‌رود تا دفتر و کتابش را بردارد ناگهان می‌بیند که خواهرش خود را از در اتاق حلق‌آویز کرده است. خواهر هانیه به خاله‌شان که خانه آنها بوده، می‌گوید و خاله آنها سریع با چاقو طناب را پاره می‌کند، اما دیگر فایده نداشت و هانیه جانش را از دست داده بود.»

این منبع نزدیک به خانواده در ادامه درباره انگیزه خودکشی این دختر 16 ساله می‌گوید: «هنوز نمی‌دانیم علت خودکشی هانیه چه بوده است.»

افزایش آمار خودکشی غیرطبیعی نیست؛ چون اقدامی برای جلوگیری از آن صورت نمی‌گیرد

موسوی‌چلک در ادامه می‌گوید: «حتی مشاوران و روانشناسانی که در مدارس حضور دارند چقدر جنس مشاوره‌های‌شان در حوزه سلامت روان است؟! مشاورانی هم که در مدارس حضور دارند مشاوران تحصیلی هستند و بیشتر در مورد درس با بچه‌ها صحبت می‌کنند. چندین دهه است که کارشناسان هشدار می‌دهند، اما گوش شنوایی نسبت به این موضوعات نیست و کک کسی از خودکشی این بچه‌ها نمی‌گزد؛ چرا چون سلامت روانی و اجتماعی جزو اولویت سیاستگذاری‌های ما نیست. گزارش اخیر شهرداری تهران در مورد رضایت از زندگی این بود که فقط سه درصد مردم در تهران احساس خرسندی می‌کنند. این گزارش غیر از این است که نشان می‌دهد درصد افسردگی، ناامیدی، سرخوردگی و… بالاست! طبیعی است وقتی در جامعه شاخص‌ها چنین وضعی را نشان دهند، آمار خودکشی هم بالا باشد.» او در خصوص افزایش آمار خودکشی در استان‌هایی مثل ایلام، کرمانشاه و کهگیلویه و بویراحمد می‌گوید: «استان‌های شمال غرب ویژگی‌هایی دارند؛ ۸ سال هر روز شهروندان این استان‌ها منتظر بمب، خمپاره و موشک بودند. حالا باید به این موضوع پاسخ داد که بعد از جنگ مسوولان چه اقداماتی برای جبران این هشت سال فشار روحی و روانی که به مردم این استان‌ها وارد شده، کرده‌اند؟! واقعیت این است که هیچ اقدامی برای این استان‌ها صورت نگرفته است. از سوی دیگر شاخص بیکاری و محرومیت در این استان‌ها بالاست. مثلا ایلام پایین‌ترین آمار طلاق را دارد، اما بالاترین نرخ خودکشی را هم در کنارش دارد؛ چراکه بار فشارهای فرهنگی از جمله اینکه با لباس سفید رفتی و باید با لباس سفید برگردی را تحمل می‌کنند و البته اینقدر که این موضوعات برای ما دغدغه است برای مسوولان داخل همان استان دغدغه نیست. موضوع خودکشی در این استان‌ها عادی شده و این مساله خطرناک است. البته حالا موضوع خودکشی به استان‌های دیگر هم راه یافته است. همدان، لرستان و خوزستان نیز وضعیت مناسبی به لحاظ افزایش آمار خودکشی ندارند. ناامیدی، مشکلات اقتصادی، سیاستگذاری‌های ناکارآمد، مسائل خانوادگی، اختلالات روحی و روانی در فرد، افزایش خشم و… عواملی است که منجر به افزایش آمار خودکشی می‌شود. حتی ممکن است در برخی موارد به اخبار مرتبط با خودکشی با نگاه امنیتی و سیاسی برخورد شود. در مورد افزایش آمار خودکشی بارها هشدار دادیم و بدتر هم خواهد شد. هیچ نشانه‌ای برای تغییر وضعیت وجود ندارد. آماری که در رابطه با خودکشی اعلام می‌شود، آماری غیرواقعی است، چون هیچ موقع آمار ثبتی دقیقی نداریم. حتی اقدام به خودکشی گاهی ۲۰ برابر فوتی‌های آن است. بنابراین کسی که اقدام به خودکشی می‌کند هم خودش high risk است و هم خانواده او. اگر این فرد در مدرسه باشد کادر مدرسه، بچه‌های مدرسه high risk هستند. اگر در خوابگاه باشد، خوابگاه high risk است. اگر در یک قشر خاص باشد آن قشر high risk است و… بنابراین این همه نشانه وجود دارد. وقتی این نشانه‌ها جدی گرفته نمی‌شود نتیجه‌اش همین می‌شود که می‌بینید. از نظر بنده به عنوان رییس مددکاران اجتماعی، وقوع و افزایش این اتفاقات غیرطبیعی نیست؛ چون اقدامی برای جلوگیری از آن صورت نمی‌گیرد.»

اعتماد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *