عواملی مانند سن، سلامتی، جنسیت و گونه ها بر چشم انداز پس از مرگ تأثیر می گذارد. این مورد در چالش کشت و پیوند سلولهای جزایر فعال متابولیکی از اهداکننده به گیرنده دیده میشود. محققان بر این باورند که فرآیندهای خودایمنی، هزینههای بالای انرژی و اختلال در مکانیسمهای دفاعی ممکن است علت بسیاری از پیوند سلولهای جزیرهای ناموفق باشد.
ادامه مطلب
مشخص نیست که چگونه تعامل این متغیرها به سلول های خاصی اجازه می دهد تا پس از مرگ ارگانیسم به عملکرد خود ادامه دهند. یکی از فرضیه های مطرح شده در این زمینه این است که کانال ها و پمپ های ویژه تعبیه شده در غشای خارجی سلول ها به عنوان مدارهای الکتریکی پیچیده عمل می کنند. این کانال ها و پمپ ها سیگنال های الکتریکی تولید می کنند که به سلول ها اجازه می دهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و عملکردهای خاصی مانند رشد و حرکت را انجام دهند و بر ساختار خاص ارگانیسم تأثیر بگذارند.
سرعت تغییر انواع سلول ها پس از مرگ نیز نامشخص است. تحقیقات قبلی نشان داده است که ژنهای خاصی که در استرس، ایمنی و تنظیم اپی ژنتیکی دخیل هستند پس از مرگ در موشها، گورخرماهیها و انسانها فعال هستند که نشاندهنده پتانسیل گستردهای برای تغییر شکل در میان انواع سلولی است.
پیامدهای بیولوژیکی و پزشکی
حالت سوم نه تنها بینش جدیدی در مورد سازگاری سلولی ارائه می دهد، بلکه چشم انداز درمان های جدید را نیز ارائه می دهد. به عنوان مثال، انتروباتها را میتوان از بافت زنده انسان ساخت تا داروها را بدون ایجاد یک پاسخ ایمنی ناخواسته تحویل دهند. انتروبات های مهندسی شده که به بدن تزریق می شوند می توانند پلاک شریانی را در افراد مبتلا به تصلب شرایین پاک کنند و مخاط اضافی را در بیماران فیبروز کیستیک از بین ببرند.
نکته مهم این است که این موجودات چند سلولی عمر محدودی دارند و پس از چهار تا شش هفته به طور طبیعی تجزیه می شوند. این “کلید مرگ” از رشد سلول های بالقوه مهاجم جلوگیری می کند.
درک بهتر این که چگونه برخی از سلولها به عملکرد خود ادامه میدهند و پس از مرگ ارگانیسم به موجودیتهای چند سلولی تبدیل میشوند، نوید پزشکی شخصیشده و پیشگیرانه را دارد.