پدرکشی با همدستی عروس خانواده

در اوایل سال ، یک زن ادعا می کند که با همسر 6 ساله خود ناپدید شده است.

من همسر دوم هستم

شاکی در تاریخ گفت: “من همسر دوم او هستم.” من دیروز رفتم تا کاری انجام دهم ، اما وقتی برگشتم ، شوهرم نبود. من به پسرش و عروس او سمیرا مشکوک شدم زیرا آنها با او موافق نیستند.

پس از اظهارات زن ، نیما و سمیرا دستگیر شدند.

نقشه پدری که با کمک یک کارگر پشم برداشته می شود

در ابتدا ، آنها ادعا كردند كه آنها خبرهایی در مورد سرنوشت پدر خانواده ندارند ، اما در پایان سمیرا راز خانواده بازجویی فنی را فاش كرد و گفت: “وقتی پدر من دوباره ازدواج كرد ، او عصبانی شد و با پدرش مخالف بود.”

وی افزود: “در حالی که شوهرم با مرد جوانی به نام وحید آشنا شد ، که چندی پیش در ماشین لباسشویی کار می کرد و از او خواست که برنامه پدرش را برای حذف اعمال کند.” آنها پدر من را در “با هم به پایان رساندند” کشتند و بدن او را در حومه تهران دفن کردند.

انتقال مجازات برادر

به گفته سمیرا ، وحید نیز در نیما دستگیر و به رسمیت شناخته شد.

متهمان همچنین بقایای جسد و بهبود صحنه جنایت ، نیما و وحید را به اتهام شرکت در این قتل و سمیرا به اتهام کمک به دادستان تصدیق کردند و پرونده در استان تهران به دادگاه جنایی ارسال شد.

در آغاز جلسه ، نماینده دادستان ، پس از خواندن دادستان ، می خواند: “تنها قربانی قربانی دخترش است که در خارج از ایران زندگی می کند و از مجازات برادرش گذشت و می خواهد پول خون دریافت کند.”

کار وهید ، ما از شمال به شمال رفتیم

سپس او به سمت غرفه رفت و گفت كه در حالی كه این قتل در گردن دوستش بود ، وی گفت: “پس از آشناي با وهيد ، ما به شمال رفتيم و يك ويلا را اجاره كرديم. در روز سوم ، تصمیم گرفتیم ویلا را نوسازی کنیم و بیشتر بمانیم ، اما با افزایش هزینه های ناهار و شام ، تصمیم گرفتیم به تهران برگردیم و مقداری برنج ، کره و مرغ بگیریم و به خانه برویم.

وی ادامه داد: “من در خانه پدرم زندگی می کردم.” وقتی رسیدیم ، وارد خانه شدم و در ماشین نشستم ، اما چند دقیقه بعد از اینکه خانه پدرم سر و صدایی شنید. من وقتی دیدم که وهید پدرم را هل داده و می کشد به آنجا رفتم. من می خواستم به پلیس اطلاع دهم که وحید من را تهدید کرده است. من ناگزیر بدن پدرم را به بیابان های تهران بردم و دفن کردم.

من به دلیل هزینه معالجه پسرم پذیرفتم

سپس وحید به موضع رفت و اظهارات نیما را رد کرد: “بعد از طلاق همسرم ، مادرم را به مادرم به مادرم تحویل دادم و برای تأمین مالی معالجه خود به تهران آمدم و در یک ماشین لباسشویی کار کردم. تا اینکه با همسرش آشنا شدم.

وی افزود: “وی قصد داشت پدر خود را به قتل برساند و گفت كه پس از قتل پدرش ، با فروش خانه ارثی خود ، 2 میلیارد تومانی به من داد. آیا او حتی به من قول داد که هزینه معالجه پسرم را بپردازم. بنابراین من موافقت کردم که به او در اجرای برنامه قتل کمک کنم.

پدرم را که همیشه ناراحت بود ، کشتم.

متهم گفت: “ما از شمال به تهران بازگشتیم.” من و همسرش در مقابل خانه آنها منتظر ماندیم تا اوضاع را بررسی کنیم ، اما چند دقیقه بعد صدای تصادف آمد و وقتی به خانه رسیدیم ، او به سمیرا گفت که من پدرم را کشته ام که همیشه ناراحت بوده است. من فقط هنگام انتقال بدن با آنها کار کردم و نقشی در این قتل نداشتم.

در پایان جلسه رسیدگی ، طبق اظهارات و شواهد متهمان ، و همچنین ادعای خواهر متهم ، وی به پرداخت دیات و پنج سال زندان محکوم شد و وهید و سمیرا به زندان محکوم شدند.

شرق