چاه آب نداشت اما نان کافی برای مهمانی بود. این جمله بیان واقعیت برخی از طرح هاست، طرح هایی که آب برای کشور ندارد اما توده عده ای را آباد می کند.
اگر تمام چیزی که در آن وجود داشت همین بود، چشم بازکننده بود. اما این مقاله مانند سکه ای است که روی دیگری دارد. آب چاه کفایت نمی کند، اما هر چه بخواهی از مال و ملت و دین و انقلاب عزت می گیرد.
نانی که در این میان به خانه می آورند، در مقابل میزان خسارتی که به بار می آورند، چیزی نیست. برخی از آنها اگر کار نکنند ضرر کمتری دارند.
به نظر من کلینیک حجاب ترکیه را می توان در این تعداد قرار داد. درآمد برای این کار در نظر گرفته نشده است، اما هزینه های زیادی را تحمیل می کند. اولین و ارزانترین راه، تمسخر تم است. دوم نگاه جدی به «توهین» افراد است که نه تنها رفاقت نمی آورد، بلکه راه با هم بودن را کوتاه می کند.
نگاه نادرست سلامتی به همراه ندارد، بلکه بار نگاه منفی به شرع و تکلیف قانونی حجاب را سنگین می کند. طرح هایی مانند این بوی تحقیر. حداقل بخشی از جامعه چنین نظری دارند. با تحقیر معمولاً مردم را به مخالفت برمی انگیزند و نمی توان شخصی را برابر و بزرگ کرد.
درخت مثمر را ممکن است با تبر از بین ببرند، اما با احترام و احترام نهال لرزان، درخت بلندی پیدا می شود که با میوه و سایه خود برای انسان برکت می آورد.
امروز ما نیازمند نگاه آبرومندانه در همه عرصه ها هستیم تا آرامش را در جامعه به ارمغان بیاوریم. در چنین فضایی با بحث های علمی و برنامه های راستین می توان در احیای معرفت و تکمیل کرامت اخلاقی و حفظ حدود شرع تلاش کرد.
فضای تقابل ما را به تفاهم نمی رساند چه برسد به تعامل. کسانی که برای کشورشان اهمیت دارند. کسانی که شرایط را بیشتر و بهتر از ما می دانند، باید سعی کنند راه را بر روی طرح هایی که بیشتر کارکرد تیشه ای دارند، ببندند. آنگاه می توان به درهای باز برای ارتباط و همدلی و شکوفایی فکری جامعه امیدوار بود.
جمهوری اسلامی