انحصاری “درخشش با تو”؛ آیا تا به حال دیده اید که به طور ناخودآگاه جذب افراد خاصی برای روابط عاشقانه شده اید؟ اگر متوجه شده اید، جذب افرادی شده اید که ترتیب تولد آنها با خواهر و برادرتان یکی است، یا شاید در رابطه ای دچار اصطکاک هستید که ناشی از تفاوت های اساسی در نحوه رفتار شما با افراد مهم زندگی شماست. اگر چنین است، رابطه عاشقانه و عاطفی شما تحت تأثیر نظریه ترتیب تولد قرار ملاقات است.
ترتیب تولد یک مفهوم روانشناختی است که اخیرا توجه کاربران را در پلتفرم های رسانه های اجتماعی از جمله TikTok به خود جلب کرده است.
نظریه “تاریخ تولد” ریشه در نظریه “ترتیب تولد” آلفرد آدلر روانشناس پیشگام دارد. آدلر، روانشناس اتریشی اوایل قرن بیستم، مبدع نظریه «ترتیب تولد» است. تئوری ترتیب تولد بیان می کند که ترتیب تولد ما در خانواده می تواند تأثیر عمیقی بر ویژگی های شخصیتی، رفتار و در نهایت سازگاری عاشقانه ما با دیگران داشته باشد.
آدلر معتقد بود که موقعیت هر فرد در خانواده در یکی از چهار حالت زیر است: فرزند اول، فرزند دوم (وسط)، آخرین فرزند و تک فرزند. الفدلر ویژگی های هر یک از این موقعیت ها را فهرست می کند و از جنبه های رفتاری و روانی به آن می پردازد.
ترتیب تولد یک مفهوم روانشناختی است که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است (از چپ به راست؛ بزرگترین فرزند: مسئولیتپذیر، فرزند دوم: با جریان میرود، فرزند آخر: کمی سرکش، تکفرزند کمالگرا…)
روانشناسان می گویند ترتیب تولدی که آدلر در مورد آن صحبت می کند نیز می تواند به طور قابل توجهی بر پویایی رمانتیک تأثیر بگذارد و در هنگام قرار ملاقات با افراد با ترتیب تولد متفاوت یا مشابه، مشکلات و مزایای بالقوه ایجاد کند.
در تئوری آدلر، فرزندان اول اغلب به عنوان رهبرانی مسئولیتپذیر، موفقیتگرا و بالقوه و طبیعی بر اساس موقعیتشان در خانواده توصیف میشوند. فرزندان دوم یا وسط معمولا صلح طلب، دیپلمات و متفکر مستقل هستند. از سوی دیگر، فرزندان آخر معمولا به جذابیت، اجتماعی بودن و استعدادهای نمایشی معروف هستند. در حالی که تک فرزندان می توانند ترکیبی از ویژگی های فرزند اول و آخرین فرزند (کوچکترین خواهر و برادر) باشند.
اخبار مرتبط: تاثیر شگفت انگیز نام ها بر ظاهر افراد
سازگاری عاشقانه بر اساس ترتیب تولد: مخالف اما مکمل؟!
بر اساس تئوری دوستیابی ترتیب تولد، سازگاری عاشقانه اغلب با افرادی اتفاق می افتد که متضاد و مکمل یکدیگر هستند. این تئوری نشان می دهد که افراد به طور کلی جذب شریک هایی می شوند که دارای ویژگی های «ترتیب تولد تکمیلی» هستند، زیرا این تفاوت ها می تواند حس تعادل و هماهنگی را در رابطه ایجاد کند.
زوج ها به ترتیب تولد همان آنها می توانند مستعد جنگ قدرت، شکست های ارتباطی و عدم تعادل در روابط باشند. به عنوان مثال، دو فرزند اول ممکن است هر دو سعی کنند برای قدرت در خانواده با یکدیگر مبارزه کنند. اگر هر دو نفر در این رابطه فرزندان وسطی باشند، ممکن است در بیان نیازها و خواسته های خود دچار مشکل شوند که منجر به عدم صمیمیت عاطفی و رنجش بین آنها می شود و…
در حالی که نظریه دوستیابی ترتیب تولد یک چارچوب جذاب برای درک سازگاری عاشقانه ارائه می دهد، مهم است که به یاد داشته باشید که این یک رویکرد بی عیب برای یافتن شریک زندگی نیست. هر فرد و رابطه ای منحصر به فرد است و همیشه استثناهایی وجود دارد.
برای غلبه بر این چالشها، کارشناسان پیشنهاد میکنند که افرادی که با افراد دارای تاریخ تولد مشابه در ارتباط هستند، روی توسعه خودآگاهی، مهارتهای ارتباطی و سازش بیشتر کار کنند. استفاده از راهنمایی های یک درمانگر یا مشاور می تواند به آنها کمک کند تا نکات مثبت منحصر به فرد رابطه خود را شناسایی کرده و پرورش دهند.